یکی از برادرامون میفرمایند که فقط خدا را بخوانید و ایاتی و استدلالاتی برای ان میاورند و میگویند نباید ائمه را خواند..البته ائمه را هم دشنام نمیدهند و انان را انسان های بزرگواری میدانند.
خب.برای اثبات درستی کارمان 2 راه داریم...یکی اینکه ادله و ردیات برادر عزیزمان را رد کنیم یا اینکه با دلیل اثبات کنیم که توسل به این شکل، درست است.خب ما دو راه را هم میرویم.
و ابتدا راه دوم:
ایات:
1.يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
ای کسانی که ایمان آوردهاید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیله ای برای تقرب به او بجوئید! و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید!
35/مائده
2.وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا
ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای این که به فرمان خدا، از وی اطاعت شود. و اگر این مخالفان، هنگامی که به خود ستم میکردند (و فرمانهای خدا را زیر پا میگذاردند)، به نزد تو میآمدند; و از خدا طلب آمرزش میکردند; و پیامبر هم برای آنها استغفار میکرد; خدا را توبه پذیر و مهربان مییافتند.
64/نسا
3.قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ *
قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي ۖ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ
گفتند: «پدر! از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه، که ما خطاکار بودیم!»
گفت: «بزودی برای شما از پروردگارم آمرزش میطلبم، که او آمرزنده و مهربان است!»
97و98/یوسف
4.وَلَمَّا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قَالُوا يَا مُوسَى ادْعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِنْدَكَ ۖ لَئِنْ كَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَكَ وَلَنُرْسِلَنَّ مَعَكَ بَنِي إِسْرَائِيلَ
هنگامی که بلا بر آنها مسلط میشد، میگفتند: «ای موسی! از خدایت برای ما بخواه به عهدی که با تو کرده، رفتار کند! اگر این بلا را از ما مرتفع سازی، قطعا به تو ایمان میآوریم، وبنی اسرائیل را با تو خواهیم فرستاد!»
134/اعراف
و....
و اما تفصیل و چند نکته:
پرسش : منظور از این سخن خداوند: «وسیله اى براى تقرّب به خدا برگزینید» چیست؟
پاسخ اجمالی: «وَسِیلَة» در اصل به معنى تقرّب جستن و یا چیزى که باعث تقرّب به دیگرى از روى علاقه و رغبت مى شود، مى باشد.
بنابراین وسیله در قرآن، هر چیزى را که باعث نزدیک شدن به پیشگاه مقدس پروردگار مى شود، شامل مى گردد که مهم ترین آنها، ایمان به خدا و پیامبر اکرم(ص) و جهاد و عبادات همچون نماز و زکات و روزه و زیارت خانه خدا و همچنین صله رحم و انفاق در راه خدا ـ اعم از انفاق هاى پنهانى و آشکار ـ و حتى سوگند دادن خدا به مقام پیامبران و امامان و صالحان که نشانه علاقه به آنهاست و هر کار نیک و خیر مى باشد.
پاسخ تفصیلی: در بسیارى از آیات قرآن کریم سخن از توسل به میان آمده است. از جمله در آیه 35 سوره «مائده» خداوند مى فرماید: (وسیله اى براى تقرّب به خدا انتخاب نمائید)؛ «وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَةَ».
موضوع مهمى که در این آیه باید مورد توجه قرار گیرد، دستورى است که درباره انتخاب «وسیله» به افراد با ایمان داده شده است.
«وَسِیلَة» در اصل به معنى تقرّب جستن و یا چیزى که باعث تقرّب به دیگرى از روى علاقه و رغبت مى شود، مى باشد.
بنابراین وسیله در آیه فوق، معنى بسیار وسیعى دارد و هر کار و هر چیزى را که باعث نزدیک شدن به پیشگاه مقدس پروردگار مى شود، شامل مى گردد که مهم ترین آنها، ایمان به خدا و پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلّم) و جهاد و عبادات همچون نماز و زکات و روزه و زیارت خانه خدا و همچنین صله رحم و انفاق در راه خدا ـ اعم از انفاق هاى پنهانى و آشکار ـ و همچنین هر کار نیک و خیر مى باشد.
همان طور که على(علیه السلام) در «نهج البلاغه» فرموده است:
«بهترین چیزى که به وسیله آن مى توان به خدا نزدیک شد، ایمان به خدا، پیامبر او و جهاد در راه خدا است که قلّه کوهسار اسلام است، و همچنین کلمه اخلاص (لا إِلهَ إِلاَّ اللّه) که همان فطرت توحید است، و بر پا داشتن نماز که آئین اسلام است، و زکات که فریضه واجبه است، و روزه ماه رمضان که سپرى است در برابر گناه و کیفرهاى الهى، و حج و عُمره که فقر و پریشانى را دور مى کند و گناهان را مى شوید، و صله رحم که ثروت را زیاد و عمر را طولانى مى کند، انفاق هاى پنهانى که جبران گناهان مى نماید و انفاق آشکار که مرگ هاى ناگوار و بد را دور مى سازد و کارهاى نیک که انسان را از سقوط نجات مى دهد». (1)
و نیز شفاعت پیامبران، امامان و بندگان صالح خدا که طبق صریح قرآن باعث تقرّب به پروردگار مى گردد، همه در مفهوم وسیع توسّل داخل است.
و همچنین پیروى از پیامبر و امام و گام نهادن در جاى گام آنها؛ زیرا همه اینها موجب نزدیکى به ساحت قدس پروردگار مى باشد، حتى سوگند دادن خدا به مقام پیامبران و امامان و صالحان که نشانه علاقه به آنها و اهمیت دادن به مقام و مکتب آنان مى باشد، همه جزء این مفهوم وسیع است.
و آنها که آیه فوق را به بعضى از این مفاهیم اختصاص داده اند، در حقیقت هیچ گونه دلیلى بر این تخصیص ندارند؛ زیرا همان طور که گفتیم: «وسیله» مفهوم لغویش به معنى هر چیزى است که باعث تقرّب مى گردد.
لازم به تذکر است که هرگز منظور این نیست که چیزى را از شخص پیامبر یا امام مستقلاً تقاضا کنند، بلکه منظور این است: با اعمال صالح یا پیروى از پیامبر و امام(علیه السلام)، یا شفاعت آنان و یا سوگند دادن خداوند به مقام و مکتب آنها (که خود یک نوع احترام و اهتمام به موقعیت آنها و یک نوع عبادت است) از خداوند چیزى را بخواهند.
این معنى نه بوى شرک مى دهد، نه بر خلاف آیات دیگر قرآن است و نه از عموم آیه فوق بیرون مى باشد (دقت کنید).
از آیات دیگر قرآن نیز به خوبى استفاده مى شود که وسیله قرار دادن مقام انسان صالحى در پیشگاه خدا و طلب چیزى از خداوند به خاطر او، به هیچ وجه ممنوع نیست و منافات با توحید ندارد، در آیه 64 سوره «نساء» مى خوانیم: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَّلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللّهَ تَوّاباً رَحِیْماً»؛ (اگر آنها هنگامى که به خویشتن ستم کردند [و مرتکب گناهى شدند] به سراغ تو مى آمدند و از خداوند طلب عفو و بخشش مى کردند و تو نیز براى آنها طلب عفو مى کردى، خدا را توبه پذیر و رحیم مى یافتند).
و نیز در آیه 97 سوره «یوسف» مى خوانیم که: برادران یوسف از پدر تقاضا کردند در پیشگاه خداوند براى آنها استغفار کند و یعقوب(علیه السلام) نیز این تقاضا را پذیرفت.
در آیه 114 سوره «توبه» نیز موضوع استغفار ابراهیم(علیه السلام) در مورد پدرش آمده که تأثیر دعاى پیامبران درباره دیگران را تأئید مى کند و همچنین در آیات متعدّد دیگر قرآن این موضوع منعکس است. (2)
پی نوشت: